زمانی که او هستم

نویسنده نویسنده نویسنده · 1402/3/25 15:30 · خواندن 1 دقیقه

پارت 5

🧑🏼مممم... مرینت

👩🏻‍🦱اوه خدای من

🧑🏼فکر کنم برای اثبات اینکه بگم من گربه سیاهم یه راهی پیدا کردم

👩🏻‍🦱چه راهی

🧑🏼ما قبلا معجزه گر هامون رو عوض کرده بودیم میتونم تبدیل به پسر کفشدوزکی بشم و نشونت بدم واقعا اونم

👩🏻‍🦱باشه

🧑🏼تیکی خالها بیرون🐞💥

باورم نمیشد ادرین واقعا کتنوار بود

🧑🏼تیکی خالها ازاد💥🐞

👩🏻‍🦱اوووو خدای من💋

🧑🏼اااااااا💋

👩🏻‍🦱وایسا تو چیکار کردی؟ گمش کردی معجزه گرو

🧑🏼فکر کنم الان دست ارباب شرارته

👩🏻‍🦱اوه خدا باید بریم مدرسه استعتار کن

🧑🏼باشه🦹‍♂️خوبه لباس هالوینمه

👩🏻‍🦱خیله خب بیا بریم تیکی خالها بیرون🐞💥

🐰خدای من این بدترین اتفاقی بود که میشد بیوفته

🐞باید بریم بالای برج ایفل و با خبر نگار صحبت کنیم و به چندتا از بچه ها معجزه گر بدیم

🧑🏼باشه بریم

🐞منو سفت بچسب 

🐰باید برگردم به زمان قبل و این اوضاع رو درست کنم

⏮️7ساعت قبل

🐰مرینت نباید بخوابی

👩🏻‍🦱ااااا چیشده چرا

🐰گربه سیاه تو مدرسه بهت نیاز داره ارباب شرارت داره معجزه گر ش رو میگیره 

👩🏻‍🦱چییی تیکی خالها بیرون💥🐞

🐞گربه سیاه حالت خوبه

🖤بانوی من کمک داره میگیرتش

🐞گردونه خوش شانسی ادامس بادکنکی

🖤به خدا دیگه کارمون تمومه

/////////////