
زمانی که او هستم

پارت 4
پلیس همه جا رو بررسی کرد ولی چیز مشکوکی نبود
عصر مرد کبوتری دوباره اکوماتیزه شد و من برای نجاتش لیدی باگ شدم ولی خبری از گربه سیاه نبود عجیب بود
پس مامان بابامو پیچوندم دختر کفشدوزکی شدم و لیدی باگ شدم و رفتم تا دنبال منبع این مشکلات بگردم
خونه اگرست ها مشکوک بود
پس به ادرین زنگ زدم و گفتم میتونم ببینمش
🧑🏼سلام دختر کفشدوزکی چه کمکی میتونم بکنم؟
🐞ادرین دیشب ناتالی شرور شده بود و از بابات هم خبری نبود میخواستم.ببینم اتفاقی این اطراف افتاده که مربوط به من و گربه سیاه باشه؟
🧑🏼من خواب بودم نمیدونم چطور
🐞خبری ازش نیست
🧑🏼ااممممم یه اطرافی کنم؟
🐞اگر کمک میکنه اره
🧑🏼شوک نشیا
🐞مطمئن باش
🧑🏼من حلقه رو گم کردم
🐞هاااا؟ خب چه ربطی به من داره که حلقتو گم کردی
🧑🏼اخه من گربه سیاهم
🐞نه بابا
🧑🏼میتونم ثابت کنم
منو به اتاقش برد و 1 کمد پر پنیر جلوم خالی کرد
🐞ههههه منم عاشق پنیرم ولی گربه سیاه نیستم
🧑🏼بهت ثابت میکنم ولی قبلش باید حلقه رو پیدا کنیم
🐞اااااا خب اخرین بار کجا بودی
🧑🏼با ارباب شرارت تو مدرسه میجنگیدم
غش کردم
وقتی بیدار شدم مرینت بودم و ادرین با تعجب بالای سرم وایساده بود
که یهو ادرین......